حرکت عمومی
عظمت انقلاب اسلامی ایران
انقلاب، از جمله تحولات اجتماعی است که در زمان و مکانهای مختلف، امکان وقوع دارد و غالبا به واسطه نارضایتی از وضع کنون جامعه از سوی عموم مردم، محقق میگردد. در حقیقت انقلاب، یک نه محکم از سوی ملتهای تحت سلطه و ستم به وضع موجود است.
« یکی از شعارهای اصولی امام شعار “نه شرقی، نه غربی” بود … یک الگوی تازهای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی» (رهبر معظم انقلاب، 14/03/1401).
اما باید توجه داشت که تعداد بسیار کمی از ملتهای مذکور، دست به انقلاب میزنند و از این میزان نیز، تعداد ناچیزی از ملتها، برنامهای برای دوران پسا انقلاب دارند. به عبارتی دیگر، ملتهایی که به دنبال تحقق انقلاب هستند، به جز پاسخ سلبی که همان نه هست، پاسخی ایجابی به همراه ندارند و یا آنکه پس از مدتی، از آرمانها و اصول خود فاصله میگیرند. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند:
«از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که بهپاخاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند» (رهبر معظم انقلاب، 22/11/1397).
اما انقلاب اسلامی، در فضایی متفاوت از سایر انقلابها رقم خورد. حکومت پهلوی به عنوان دستنشانده بی چون و چرای آمریکا و انگلیس و با یدک کشیدن عنوان «ژاندارم منطقه»، با همکاری گسترده با ابرقدرتهای زمان، در حال حکومت بود. از سویی دیگر در داخل ایران، به واسطه برقراری فضای خفقانآلود و از بین بردن فضای آزادیهای اجتماعی در جامعه، عملا امکان شنیدن صدایی برخلاف تکصدای حاکم بر جامعه، ممکن نمیبود. تا جایی که برخی کشورهای اروپایی نیز به جنایات رژیم پهلوی از جمله سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) اعتراض کردند. علاوه بر این، عقب نگاه داشتن جامعهی ایرانی در تمامی حوزهها به آنجا رسیده بود که نه تنها در حوزه علم و فناوری، بلکه در میزان سواد خواندن و نوشتن نیز جامعه ایران، یکی از فاجعهبارترین آمارها را در میان کشورهای مختلف داشت. یعنی عملا فضای فکری و فرهنگی جامعه، تحت کنترل و سیطره کامل حکومت منحوس پهلوی بود.
«انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطهی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همهچیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع به شدّت نابسامان داخلی و عقبافتادگی شرمآور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر. ثانیاً: هیچ تجربهی پیشینی و راه طیشدهای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشهی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود» (رهبر معظم انقلاب، 22/11/1397).
«این انقلاب، یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردمسالاری را جایگزین آن کرد؛ این انقلاب، یک نظام دستنشانده و ذلیل در مقابل قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متّکی به عزّت ملّی را جایگزین آن کرد؛ این انقلاب، یک حکومت ضدّ اسلام را از میدان خارج کرد، به جای آن یک حکومت اسلامی پایهگذاری کرد و بنا نهاد؛ این انقلاب، استبداد را به آزادی، بیهویّتی روزافزون این ملّت را به هویّت ملّی و به اعتماد به نفْس تبدیل کرد؛ این انقلاب، یک ملّت چشمدوختهی به دست اجانب را به نیروی “ما میتوانیم” مجهّز کرد» (رهبر معظم انقلاب، 14/03/1402).
در چنین زمانهای بود که نور اسلام ناب محمدی از پسِ ظلمات و تاریکی عصر، بر ملت ایران تابید و منجر به انقلاب اسلامی ایران گردید. انقلابی که در عظمت و بزرگی آن، حتی مخالفان نیز لب به ستایش گشودند. امام خمینی در این باره میفرماید:
« کاری که شما جوانها کردید در دنیا بی نظیر است. هیچ کشوری را شما سراغ ندارید که از ابرقدرتی بریده باشد و به ابرقدرت دیگری اتصال پیدا نکرده باشد. بی استثنا تمام کشورهای دنیا یا در تحت سلطه مستقیم یا غیر مستقیم این ابرقدرتاند یا در تحت سلطه مستقیم یا غیر مستقیم آن ابرقدرت. و شما تنها هستید در دنیا که فاتحه هر دو را خواندید و دست هر دو را کوتاه کردید و میخواهید شما خودتان باشید. میخواهید مستقل باشید» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۱۹۱).
حضرت امام در اینجا اشاره به دو قطب مطرح آن زمان و یا به عبارتی دو ابرقدرت عصر ظهور انقلاب اشاره میکنند. منظور ایشان از دو ابرقدرت، کاپیتالیسم یا لیبرال دموکراسیِ سرمایهمحور و کمونیسم است.
«تشکیل جمهوری اسلامی در دنیای دو قطبیِ کاپیتالیسم و کمونیسم –که آن روز بود- مثل یک معجزه است؛ واقعا شبیه معجزهی عبور از دریا برای بنیاسرائیل یا عصای موسی است، مثل یک معجزه است» (رهبر معظم انقلاب، 01/03/1398). «نقشهی راه امام این بود که طرح جدید را از گذشتهی منحطّ کشور جدا کند، آینده را از گذشته بکلّی جدا کند؛ سعی امام این بود. این آینده را چه جوری میتوانست جدا کند؟ به این صورت که طرحی که ارائه میکرد و پیشنهاد میکرد برای ادارهی کشور، در ذیل فرهنگ و تمدّن و قاموس غربی قرار نگیرد… امام [مصمّم بود] از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرالدموکراسیِ سرمایهمحور تا رژیمِ کمونیستیِ دیکتاتوریمحور، از هر دوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کند» (رهبر معظم انقلاب، 14/03/1401).
اما عظمت انقلاب اسلامی، صرفا در نقطهی بروز و ظهور نبوده است؛ بلکه در امتداد و استمرار خود نیز، این مسئله را به همگان، نمایش داده است. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خیلِ عظیم همجمهها و مسائل برای ایرانِ اسلامی، طراحی و اجرا گردید. حمله نظامی به ایران و گرفتار شدن در طوفان شن صحرای طبس، کودتای نوژه، حصر اقتصادی و اجرای تحریمهای گسترده ضد ایرانی از همان ابتدا تا کنون، تحریک عراق به تجاوز به ایران و حمایت همهجانبه کشورهای غربی و همپیمانان آن از صدام، حمله به هواپیمای مسافربری ایران، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب، اشاعه ترورسیم بخصوص القاعده و داعش برای فروپاشی ایران، حمایت همهجانبه از مجاهدین و سایر گروهها و جریانات مخالف و ضد انقلاب، فتنه 78، فتنه 88، فتنه 96، فتنه 98، فتنه 1401 و … از جمله مباحثی است که میتوان در این مورد از آنها سخن گفت. رهبر معظم انقلاب در این باره صرفا ناظر به جنایات آمریکا نسبت به این ملت میفرمایند: «اگر بخواهیم برای جنایات آمریکا، فهرست درست کنیم، یک کتاب میشود» (12/08/1388).
با این حجم از هجمههای بیامان دشمنان خارجی و داخلی علیه انقلاب اسلامی، میتوان گفت هر حکومت و انقلاب دیگری بود، بدون شک دچار سرنگونی و اضمحلال میشد. حال آنکه در طول عمر بیش از 40 ساله انقلاب اسلامی و با وجود تمام این خباثتها، جمهوری اسلامی ایران توانسته است علاوه بر دفع کید و مکر دشمنان، به قلههای حوزههای گوناگون رسیده و افتخارات بسیاری را کسب نماید.
در این مسیر، برخی از دستاوردها و یا برکات انقلاب اسلامی عبارت است از: 1) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران، 2) موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی، 3) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقهی خدمترسانی، 4) ارتقاء شگفتآور بینش سیاسی آحاد مردم، 5) سنگین کردن کفهی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور، 6) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه، 7) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و … (برگرفته از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی).
افق و چشمانداز انقلاب (تمدن نوین اسلامی)
گامهای رسیدن به تمدن نوین اسلامی و نقطهی توقف (دولت اسلامی)
راهکار عبور از مانع و نقطهی توقف
چگونگی به کارگیری جوانان به عنوان محور حرکت عمومی
ضرورت حرکت عمومی؟
چستی حرکت عمومی؟
نمونههای موفق (جهاد و …)
وضعیت کنون (تجربههای موفق امروزی)
توجه دارند آقایان که تا ملت در کار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران کاری نمی آید. یعنی، همه دستگاههای دولتی به استثنای ملت کاری از او نمی آید. از این جهت همه مان و شما آقایان همه و آنهایی که در اختیار شما هستند، همه باید کوشش بکنید که رضایت مردم را جلب بکنید در همه امور… اینکه دولت ایستاده است و بخوبی دارد عمل می کند برای این است که مردم هستند، کمک مردم است، هر جا هر نقیصه ای پیدا می شود مردم دنبالش هستند، برای رفعش دنبالش هستند. امروز مردم این طور نیست که دولت را از خودشان جدا بدانند یا انتخابات را انتخابات فرمایشی بدانند و از غیر بدانند. امروز مردم می دانند که دولت از خودشان است و انتخابات هم از خودشان است.شما باید کوشش کنید که این چیزی که الآن در ذهن مردم هست، که دولت را از خودشان می دانند و انتخابات را از خودشان می دانند، این از دل آنها بیرون نرود. (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۳۷۸-۳۷۹).